اولین مریضی جدی هلیا
چند روزی بود که همش نق نق می کردی و دائما دوست داشتی بقلت کنم و بدنت داغ میشد همش فکر می کردم که بالاخره داری دندان در میاری روز جمعه 28 تیر ماه بود که یک ان دیدم تمام تنت ریخته بیرون خیلی نگران شدم زود با بابایی بردیمت پیش بابا جان ،بابا جان گفت شما ویروس گرفتی از علائمش همین بیرون ریختن دونه و پوف کردن چشم. روز بعد هم کلی گریه کردی و ناآرام بودی هر چی استامینوفن میدادم اثری نداشت.تقریبا کل روز تو بقلم بودی و حسابی کمردرد گرفتم .امروز یکشنبه 30 تیر بهتر شدی. خدا کنه خوب بشی.هم خودت خیلی اذیت شدی هم من.منم کلی غصه خوردم قربونت بره مامان ...
نویسنده :
مامان خانومي
12:47